بازتابِ نفسِ صبحدمان

به‌تاریخ ۴ اردیبهشت؛ شیراز؛

 

امتحان تاریخم رو خراب کرده بودم. بابا برنامه پدر و دختری را برگزار کرد... دوچرخه‌هامون رو برداشتیم و رفتیم دوچرخه‌سواری... خسته که شدیم، راه رفتیم و حرف زدیم...کلی غر داشتم؛ از اینکه از تاریخ و حفظ کردن اسامی متنفرم... از اینکه معدلم بیست نمی‌شه... بابا، درباره تاریخ حرف زد.. اینکه چقدر اهمیت داره و چقدر با امتحان تاریخ به این صورت، مخالفه....آخر شب، هنوز از تاریخ بدم میومد ولی خیلی احساس راحتی و سبکی می‌کردم و حس شیرینِ درک شدن و قضاوت نشدن و مقصر نبودن رو با همه وجودم حس کردم...

 

امروز که سال‌ها از اون خاطره میگذشت، باز امتحانی رو خراب کرده بودم... امتحانی مهمتر از امتحان تاریخم... دفعه اولم هم نبود...احساس درماندگی داشتم... به قول استاد یزدان‌پناه، به هن‌وهن افتاده بودم.. دیگه نفس و قدرت نداشتم از پسش بر بیام.. بیچاره‌م کرده بود... مدد گرفتن از روح علما و عرفایی که حس قرابتی داشتم باهاشون هم فایده‌ای نداشت... دوچرخه بابا رو برداشتم... رفتم و غر زدم... برای بابا غر زدم... گفتم که متنفرم از اینکه گیر کنم... زورم نمی‌رسه...گریه کردم از سر بیچارگی و دلتنگی برای بابا... رفتم مسجد نماز خوندم...با هیچکس حرف نزدم... به هیچکس نگاه نکردم...رفتم  از خادم مسجد روزنامه‌ها و وقایع سال ۵۷ که بابا جمع و صحافی کرده بود و برادرم با خیلی از کتابها بخشیده بود به کتابخانه مسجد، بدون در نظر گرفتن هیچ ادب و دقتی! پس گرفتم... برگشتم خونه و موقع شام، توی یک لحظه حس کردم کارم با اون امتحان تمام شد... 

 

حواشی:

1. نوشتن این مطلب شاید درست نباشه و عواقب داشته باشه و شاید منو به زحمت بندازه...ولی به شمایی که برام عزیزید خواستم بگم، تا جایی که زورتون میرسه تلاش کنید، و وقتی از همه‌جا و به‌خصوص از خودتون ناامید شدید، واسطه‌شو پیدا می‌کنید و حل میشه...شک نکنید که به خیر و خوبی عبور می‌کنید ازش...

 

2. یه چیزی از اون روزها توی ذهنم مونده؛ و اونم اینه که خیلی خوبه که برای هم، زندگی رو قشنگتر رو راحتتر کنیم...با همدلی، با یه حرف قشنگ، با یه تشکر به‌موقع...با دقت در تک‌تک کلماتمون موقع حرف زدن....

خانم الفــ

نظرات  (۱۰)

خدا ان شاالله موفقتون بداره

هر چیزی که انسان رو به تعادل و آرامش و طمانینه و صراط برسونه خوبه...

در مورد این حرفم میتونم یه حدیثی رو شاهد بیارم اما نمی‌خوام بحث بی فایده راه بیفته توی نظرات

پاسخ:
ممنونم. همچنین ان شالله
از نوشتن برخی مطالب، هدفی دارم که معمولا غیر از نکات توی حواشی هست...ان شالله خدا ما رو برای خودش خالص کنه.....
اگر صلاح میدونید لطفا حدیث رو به صورت پیام خصوصی ارسال بفرمایید

من نفهمیدم دقیقا چی باعث شد آروم بشید

پاسخ:
ننوشتم آروم شدم:)
نمیدونم تجربه ش رو دارید یا نه؛ در یک لحظه احساس میکنید مقدمات درست کنار هم چیده شده و تلاشها و توسلاتتون جواب داده شده و مشکل درونی ای که داشتید، متوجه میشید که حل شد و برطرف شد... برای من یک رفتار و خلق نادرست بود که توی اون لحظه حس کردم حل شد و الان گه گذشته ازش، میبینم بله، فعلا که حل شده به لطف خدا...تا بعد و چقدر بتونم ازش مراقبت کنم

من حس ناآرامی از نوشتتون گرفتم شاید برداشت من غلط بوده

پاسخ:
بله . بیراه هم نیست.

🔸وبینار «فردوسی و خرد جاودان»

🟢 حکمت خالده / خِرد جاودان / Perennial Wisdom  مجموعه‌ای از آموزه‌هایند که در قلب سنت‌های معنوی و دینی جهان از شرق تا غرب جای دارند. مثلا «هرچه برای خود می‌پسندی برای دیگران بپسند». در این گفتار نمونه این حکمت‌ها را در کلام فردوسی می‌کاویم.

🗓پنجشنبه 25 اردیبهشت| 15 می
🕰۲۱:۰۰ به وقت تهران | ۱۳:۳۰ به وقت نیویورک
🌐پلتفرم: گوگل میت
🎙با گفتاری از دکتر سید مسعود نوری

 🔹هزینه ثبت‌نام: 20$ | 200 هزار تومان

🎁ثبت‌نام زودهنگام تا 22 اردیبهشت:  15$ | 150 هزار تومان 


📩 جهت ثبت‌نام، همین حالا به لینک زیر مراجعه کنید.
https://evnd.co/MENMo

📜برای دریافت اطلاعات بیشتر، به دبیر دوره‌ها پیام دهید.

🌐 ره‌آوا- کانال دوره‌ها و نشست‌های دکتر سید مسعود نوری

پاسخ:
ممنونم
ثبت نام کردم و منتظر شروعم 😊

سلام

من از خوانندگان وبلاگ و کانالتون هستم، دیدم از فردوسی نوشتید، خواستم دعوتتون کنم به وبینار امشب، فردوسی و خرد جاودان. 

راهی به جز اینجا پیدا نکردم و نمیدونم پیامی که براتون فرستادم، لینکها فعال هست یا نه.

خوشحال میشم تشریف بیارید.

پاسخ:
سلام و نور
خیلی لطف کردید . ممنونم واقعا
بله. میشه لینک ها رو کپی کرد.
متشکرم

سلام عزیزم

چقدر به این پست، بخصوص حواشی ۱، نیاز داشتم! بسی به جا و به موقع بود... سپاس

پاسخ:
سلام و نور خواهر عزیزم.
ممنون از وقتی که میذارید

سلام

خوب هستید؟

ببخشید انگار در یک وبلاگی دوره‌ای رو برای شاهنامه پیشنهاد داده بودید. ولی فراموش کردم. میشه اینجا بفرمایید.

پاسخ:
سلام و نور. 
زنده باشید.
دوره هایی هست در "سها" که اگر مایل باشید، باید اجازه بگیرم و یک صوت رو خدمتتون ارسال کنم. اگر دوست داشتید و مایل بودید، بقیه رو خدمتتون بفرستم.
نمیدونم صوتها عمومی منتشر شدن یا نه.

ممنونم

یک کانال داخل ایتا پیدا کردم با نام سیمای هنر و اندیشه سها که عمومی هست. مجموعه‌ی گوش گران. فکر می‌کنم همون هست. درسته؟

پاسخ:
بله. این صوت های شاهنامه خوانی برای شروع خیلی خوب هستن.

خیلی ممنونم

خدا خیرتون بده.

پاسخ:
بزرگوارید
. خواهش میکنم. 
ان شالله همیشه خوش‌روزی باشید.
زنده باشید

سلام و درود

انشالله که این حس ناامیدی که به نظرم خیلی در همه جوامع رخنه کرده هرچی زودتر رخت ببنده بره

انشالله خدا سرنوشت خوبی برامون رقم بزنه

انشالله که اتفاق بیفته اونچه که منتظرشیم....

ممنون از شما بابت اشتراک گذاری این متن، گاهی اوقات به چنین تجربه هایی نیازمندیم.

التماس دعا

پاسخ:
سلام و نور
حسم ناامیدی نبود. و این حس ناامیدیِ غالب مردم رو هم هیچ وقت درک نکردم...
ان شالله عاقبت بخیر باشید و باشیم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
ml>