بازتابِ نفسِ صبحدمان

حس جدیدی که بعد فوت بابا تجربه می‌کنم، حسِ "به جایی تعلق نداشتنه"! 

مهم نیست چقدر در طول روز سرم شلوغه یا کجاها می‌رم و با کی؛ همین که یادم میوفته دارم توی شلوغی شهر و بین مردم راه می‌رم و بابام دیگه توی این دنیا نیست، تمام شهر روی سینه‌م سنگینی می‌کنه و به معنای واقعی کلمه احساس می‌کنم به هیچ‌جا تعلق ندارم و میترسم از شهر و مردم شهر؛ حتی اگر کل روز رو با مردم باشم و خندیده باشم و دلگرم باشم بهشون...

استاد میفرمود "این حس بی تعلقی به اینور (این دنیا) خیلی خوبه... خدا صحنه‌هایی پیش میاره و به طرق مختلف، از دست می‌دی آدم‌ها و دلخوشی‌ها رو تا قطع تعلق کنی. ولی نکته اینجاست که چرا حالت بده و حس بد داری و انگار توی برزخی؟ چون هرقدر که از اینجا قطع تعلق میکنی باید به اونور تعلق خاطر پیدا کنی. با علم و خوندن و دونستن نقشه راه اون عالم و عمل... دو تا ایراد داری؛ یکی اینکه از اینجا کامل نبُریدی و یکی دیگه اینکه به اونجا هنوز کامل وصل نیستی و این برزخ، اذیت کننده‌ست...".

 

حواشی:

1.توصیفش سخته ولی این حس و حال برزخی همه‌جا همراهته... از شب‌های جنگ و مرگِ قریب تا رسوندن بچه‌ت به کلاسش، تا نشستن تنهایی توی تاکسی، تا وقتی که داری میوه جدا می‌کنی و سبزی خوردن می‌خری، تا لحظه‌ای که داری بحث علمی می‌کنی یا برای زندگیت می‌جنگی... تا اون لحظه‌ای که شب شده و همه خوابیدن و از پنجره به بیرون نگاه می‌کنی...

2. با تمام این حرف‌ها، من همون آدمیم که صبح‌ها بیدار می‌شم و از خودم می‌پرسم "آماده‌ای امروز بترکونی؟".

خانم الفــ

نظرات  (۱۱)

۲۴ تیر ۰۴ ، ۲۳:۴۳ مهتاب ‌‌

آخ من دقیقا این حس رو تجربه کردم. البته فکر کنم خیلیا تجربه کردن.

 

تفسیر استادتون به نظرم درسته👌

پاسخ:
بله دقیقا.. ایشون میفرمود؛ این صحنه ها برای همه پیش میاد... مهم اینه که بدونیم باهاش چیکار کنیم... و گاهی آدم ها متوجه این صحنه ها نیستن .

بله. خیلی درمورد من صدق میکنه..

چقدر خوب ، بجا و به موقع این توصیه استادتون رو شنیدم . 

هر چه از هفت اکتبر و نسل کشی و مظلومیت کودکان غزه گذشت و درکنارش بی تفاوتی و گاها هلهله "مردم"  رو دیدم و شنیدم بیشتر فهمیدم خیری در این دنیا و این آدمها نیست ؛ اما امان از برزخ تعلیق و بلاتکلیفی ... 

کاش از استاد راه چاره هم بپرسید و منتشر کنید 

پاسخ:
راهش رو فقط مطالعه و درک معارف و فلسفه و عرفان اسلامی از منابع معتبر میدونن...چاره ای جز کسب معرفت نیست...
۲۵ تیر ۰۴ ، ۰۲:۲۱ اقای ‌ میم

این روحیه جنگیدنتون خیلی خوبه

پاسخ:
تنها چیزیه که دارم...

پرچم خانم الف بالاست 😍

پاسخ:
😊🌹❤️رفیقم..

حس بی تعلقی به اینجا و دل‌تنگی واسه اصل خودمون....

خیلی جذابه، خیلی راه‌گشاست و خیلی ارزشمنده...

من تو هر سفر کربلا، مشهد، این بار شدیدتر تو مدینه و بعد به طور خاص،  تو مکه و کنار کعبه و نهایتا وسط جنگ دوازده روزه و صدای حمله، این بی تعلقی رو تجربه کردم....

اما  همه ش نگران از دست دادن و فراموش کردنش هستم....

هی میخونم ای خدا این وصل را هجران مکن....

استادتون  خیلی خوب گفتن...

 

 

پاسخ:
باید مدام مطالعه کرد ، سنتهای عالم رو فهمید..ماورا و نسبت خلق با خالق رو فهمید..اونقدر باید توی این راه بریم که این احوالات برامون مقام بشه...

غم یار نه آن می کند که بتوان گفت

پاسخ:
😢آه...
۲۶ تیر ۰۴ ، ۱۹:۵۸ پلڪــــ شیشـہ اے

برای منم دعا کنید. احساس میکنم در سطحی ترین لایه ی زندگی فرو رفتم. 

توضیحش سخته

غبطه میخورم به کسایی که با دانستن و یادگرفتن و خواندن آرام میشن. ذهنم از هر کار مهمی فرار میکنه. 

پاسخ:
میدونی؟ گاهی به خودم میگم چقدر دنیا در عین حال که ارزشمند و قشنگه، بی‌رحمه! و چقدر حس های مختلف و موقعیتهای مختلف رو باید درک کنیم...
کمک بگیر از مشاور یا روانشناس توی دوره های مختلف زندگیت...گاهی به راحتی میشه از یک بحران رد شد...گاهی با یک جمله ی عالمانه، زاویه دیدت به زندگی و موقعیتت عوض میشه ...
زیاد هم به خودت سخت نگیر... هی خودت رو اندازه نگیر... مادری و همسریت رو زندگی کن و بذار خدا خودش پیش ببرتت.
رفیق جانم🥰💓

سلام و درود 

روح پدر گرامیتان غرق رحمت الهی.

این حس تعلق نداشتن رو اگر داشته باشیم ولی بازم رضایت درونی نداشته باشیم از خودمون و از اینکه چرا هی فراموش می کنیم داستان ما چیست.

و اینکه مجبور باشیم برای حفظ کردنش باز هم تعلق به اینجا رو حفظ کنیم این اذیت کنندس.

گاهی انقدر خسته کنندست که آدم به خودش میگه کی قراره تموم بشه؟ اگه خودم تمومش کنم چی میشه؟ 

التماس دعا، دلخوشیم به نوشته های دلگرم کننده شما.

برای بنده هماورد مادرم هستید. انشالله که همچنان بتونیم از نوشته هاتون نهایت استفاده رو ببریم.

 

پاسخ:
سلام و نور
ممنونم
فراموشی و راضی نبودن نشون میده ابتدای راه هستیم و این حس تعلیق، یک  حال و برقی برای ماست و نه مقام. باید این مرحله برای ما مقام بشه تا اذیت و آزار و فراموشی و تلاش برای حفظ کردنش نباشه.

بزرگوارید. ان شالله خدا من حیث لا یحتسب بهتون رزق معنوی بده. حاجت روا باشید ان شالله.

:) خدا حفظ کنه مادر عزیزتون رو و ان شالله درجاتشون در همین دنیا بالا و بالاتر باشه. 
ان شالله خدا بهترین خلایقش رو واسطه روزی معنوی شما قرار بده.
۲۹ تیر ۰۴ ، ۱۲:۲۶ پلڪــــ شیشـہ اے

😘💖 دوستتون دارم خانم الف. 

 

پاسخ:
😘🤩 پُرم از حس خوبِ رفیقت بودن😘

سلام و درود مجدد

ممنون از دعای خیرتون. انشالله.

با آرزوی بهترین خیرها و برکات برای شما و عزیزانتون.

شاید ساده و پیش پا افتاده باشه سوالم ولی خب دنبال حق و حقیقتیم.

این مقامی که می فرمایید چطور به دست بیاریمش؟

چطور از این حالت فقط فکر کردن به معنی نماز حین نماز خوندن دربیایم و بتونیم واقعا لذت ببریم از این نماز خوندنمون؟ چطور قرآن رو بخونیم که بفهمیم و قضاوت های نادرست در ذهنمون شکل نگیره؟ چطور متوسل بشیم به اولیا و اوصیای خدا؟ چطور دلمون رو صاف کنیم برای همه چیز به نحوی که در پی انجام دادن یا ندادنش نجنگیم در درون خودمون؟ چطور بفهمیم که واقعا داریم درست مسیر رو طی می کنیم؟

یه خرده گیجم و تمرکز ندارم...

نمیدونم چرا ولی اونجور که میخوام احساس می کنم بندگی نمی کنم.

نمیدونم اقتضای سنه و یا هزاران چه دیگر؟

از دوستان و آشنایان که می پرسم نتیجه:

استهزا، سخت نگیر زندگی کن و ...

ولی خب نمیدونه آدم چطور بگه حالتش رو یک تشنگی عجیب که سیراب نمیشی. چشمه آب بغل دستت ولی ازش نمینوشی و دنبال سراب میری و آب مجازی مینوشی چون اون چشمه آب واقعی رو اصلا حسش نمیکنی یا نمی گذارند حسش کنی.

دوست دارم از این حالت استیصالی دربیایم.

امروز کانالتون رو که می خوندم در مورد کمال گرایی گفتید؛ و تعمیر قطار در حرکت.

با خودم می گم شاید دچار همین کمال گرایی که فرمودید شدم. 

شرمنده پرحرفی کردم.

 

 

پاسخ:
سلام و نور
چند وقتیه که تمرکزم روی مطلبیه که تمام ذهنم رو گرفته. ان شالله پاسخ شما رو تا جایی که بلد باشم، خدمتتون عرض میکنم
سپاس و لطف بی کران از شما.
پاسخ:
بزرگوارید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
ml>