بازتابِ نفسِ صبحدمان

در ادامه خوانش تاریخ، حوالی سال 1284 ه.ش متوقف می‌شوم. از همسرم که آدم تاریخ‌خوانده‌ای‌ست می‌پرسم "تو شنیده بودی؟"... سکوت می‌کند. لابد خجالت می‌کشد! من هم.

 

اینکه عبارت "دختران قوچان" در کنار مال و اموالِ به غارت رفته نوشته شود و تصنیف‌ها ساخته شود و کنار کالسکه‌ی مظفرالدین شاه بخوانند که "ای شاه با عدالت/آقایون رفتند زیارت/مردم رفتند سفارت/زن‌ها را بردند اسارت/تا کی از ظلم حمایت؟/عین‌الدوله و صدارت؟ کشور رفته به غارت/ ... یا در نشریه حبل‌المتین بنویسند که "شما را به خدا تصور نمایید دختر نه ساله‌ی ایرانی از پدر و مادر و اقربا و وطن مجبوراً جدا و به دست ترکمان‌ها افتاده، چه حالت خواهد داشت"... همه این‌ها، آدم را به شهود تازه‌ای در تاریخ می‌رساند. برای من بی‌ربط به اربعینِ انسان کامل هم نیست...

 

می‌گفت حادثه فروش دختران قوچانی که یکی از عمده دلایل ناراضایتی از حکومت وقت بود، در تاریخ‌نگاریِ مردمَدار کم‌رنگ و حذف شد... به نظر من شاید دلیل دیگری هم داشته باشد؛ شرم و خجالت!... شرم مردان که مانع نقل سینه‌به‌سینه‌ یا پرداختن به جزئیاتِ این قسمت از تاریخ شده است...ما مردانِ این دوران را دیده‌ایم که برای ناموس جنگیده و کشته شده‌اند.. ما شیرزنان امروز را دیده‌ایم که شأن خود را از اینکه اسمشان را کنار مال و اموال بنویسند، کشانده‌اند تا ردیفِ اول و صف اول مبارزات و مقاومت‌ها...و شاید درک درستی نداشته باشیم که چی به مردان و زنان حوالی 1284 گذشته که از ترس عواقب نداشتن مالیات به حاکمانشان تصمیم گرفتند که دخترانشان را در خواب از خانواده‌شان جدا کنند...و چی به مردمانِ زمین می‌گذرد که دستشان از دستان انسان کامل جدا می‌شود و در حالیکه عزاداری می‌کنند و روضه‌ها می‌خوانند اما باز هم ترس و وهم و خواری برشان غلبه می‌کند؟...

 

حواشی:

1.تصنیف دهخدا در صوراسرافیل در وصف این برهه از تاریخ و معرفی کتابی در همین زمینه رو توی کانال ایتا می‌ذارم.

2.از چند نفر پرسیدم، کسی این بخش رو توی کتاب تاریخی نخونده بود. فقط یکی گفت، خانم تینا پاکروان در برنامه آقای صحت، در این مورد صحبت کرده و کتاب رو هم ایشون معرفی کرده که من هفته پیش این کتاب رو مطالعه کردم.

خانم الفــ

نظرات  (۴)

بله تینا پاکروان تو اکنون گفت

 

+ مشفق کاظمی هم تو رمان تهران مخوف یکی از اپیزدهاش مربوط به فاحشه خانه ای است که چند زن خاطرات خودشون و این که چگونه به اینجا رسیدن رو نقل می کنند و وجه اشتراک عموم اون ها مبادله توسط شوهر و ... در ازای پرداخت بدهی و ... بود.

درس زمانی که ما تصور می کنیم غیرت در اوج خودش قرار داشته چنین سیاه ای را روزگار تجربه کرده اما من هم حس میکنم خجالت مانع بولد شدنش شده باشه

پاسخ:
ممنونم
وقتی از زوایای مختلف سیاسی و فرهنگی‌ به جریان نگاه میکنیم، قضیه عجیبتر میشه. روحانیون وطلاب به دلیل مشکلات اقتصادی اعتراض میکنند و با دریافت مقداری وجه از حاکم وقت و ناموس فروش! ساکت میشن و سر منبرها به این موضوع اشاره نمیشه و صرفا مکتوب میشه و توی نامه نگاری ها مطرح میشه و و ....همه اینها پشتش ریشه های فرهنگی عجیبی هست که الان هم همون نوع تفکر کم و بیش دیده میشه...

با فکر به غمِ تلنبار شده تو قلب اون دختربچه‌ها دلم می‌خواد بمیرم!

پاسخ:
من هیچ کدوم از مردان و زنان و پدران و مادران رو درک نمیکنم... احساس میکنم اتفاقی افتاده و مثلا همگی مسخ شده بودند... 
البته خب، زمینه سازی های استعمار روس و انگلیس بی تاثیر نبوده و کم از مسخ‌شدگی نداشته... مردمان خراسان و اون نواحی، از حضور ارتش روسیه راضی بودن به دلایل رونق کشاورزی و اقتصادی و لابد فکر میکردند دارن بچه هاشون رو به بهشت میفرستند. که البته باز هم برام قابل درک نیست. 

روایت‌های تعرض به زنان و دختران در تاریخ ما، معمولا مسکوت می‌مونه. حداقل تو روایت‌هایی که من از مبارزات قبل انقلاب یا بعدا در جریان جنگ تحمیلی خوندم که این‌طور بوده.

پاسخ:
توی این قضیه و قضایای مشابه مثل اسارت زنان باشقانلو، انگار اراده ای جمعی در کار بوده..
خیلی جای تامل داره که حادثه ای که منجر به نظم جدید سیاسی  در مجلس میشه چطور حذف میشه از تاربخ و مثلا چوب خوردن سه تاجر قند در بازار تهران توی ذهن و کتابها می‌مونه...
اراده ای جمعی که محصول فرهنگ و تفکری خاص بوده و هست... ریشه یابیش نباید کار سختی باشه...

متأسفانه منم نشنیده بودم.

و چقدر غم‌انگیز و شرم‌آور...

پاسخ:
اونقدر غم‌انگیزه که می‌تونه کاملا برای یکی دو روز آدم رو از روتین زندگی جدا کنه..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
ml>