در حاشیه مطلب قبل، باید اعتراف کنم که در "حال" زندگی کردن از ضروریات والد بودن است! محال است با فرزندت بازی کنی و ذهنت درگیر گذشته یا فردای نیامده باشد و به اصطلاح "دل" ندهی به بازی و بعد بتوانی در آرامش به کارهایت برسی و توقع داشته باشی او هم در گوشهای برای خودش بازی کند...
باید آنچنان دل بدهی به بازی و در لحظه زندگی کنی و طوری بازی کنی که گویی تو هم کودکی هستی که نه غصه دیروز و نه نگرانی امروز را داری، که بازی بهش بچسبد و اشباع شود و وقتی بگویی "حالا خودت تنهایی بازی کن تا من به کارهام برسم"، چشمِ آبداری بگوید و تو نهایت خوشبختی را حس کنی...
حواشی:
1. این را فقط تجربه زیسته من نمیگوید، روانشناسان هم گفتهاند!
2. امتحان کنید حتماً. خیلی شیرین ست.... این در "حال" زندگی کردن خیلی شیرین است...